بازاریابی چیست؟

در این مقاله درباره بازاریابی و انواع استراتژی بازاریابی که شرکت‌ها برای به دست‌ آوردن مخاطبان بیشتر استفاده می‌کنند، صحبت خواهیم‌کرد. و اینکه کدام استراتژی بازاریابی بسته به نیاز شرکت‌ها مناسب‌تر خواهد‌ بود.

بازاریابی عبارت است از فرآیند جذب مشتریان به شرکت‌ها برای کسب درآمد. یک کمپین بازاریابی سنجیده به شرکت‌ها این اجازه را می‌دهد تا تحقیق، تبلیغ، توزیع محصولات یا خدمات و فروش را برای کسب سود انجام دهند‌.

بازاریابی راهیست برای ارتقاء آگاهی مشتریان از برند محصولات و شرکت‌ها و ایجاد سرنخی که می‌تواند به فروش محصول تبدیل شود. استراتژی مختلفی ازجمله بازاریابی دیجیتال موجود است، به طوری که یک شرکت از طریق اینستاگرام، فیسبوک، گوگل و وب سایت خود بازاریابی می‌کند. تکنیک‌های دیگری نیز وجود دارد، مانند بازاریابی محتوا، بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار، میزبانی رویدادهای زنده و بازاریابی ورودی و خروجی که به توضیح هرکدام در جای خود خواهیم پرداخت.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که یک شرکت برای ترویج خرید یا فروش یک محصول یا خدمات انجام می‌دهد. این فعالیت ها شامل تبلیغات، فروش و ارائه محصولات به مصرف کنندگان یا سایر مشاغل است. برخی از بازاریابی‌ها توسط شرکت‌های وابسته به نمایندگی از یک شرکت انجام می‌شود.

حرفه‌ای‌هایی که در بخش‌های بازاریابی و تبلیغات یک شرکت کار می‌کنند به دنبال جلب توجه مخاطبان بالقوه از طریق تبلیغات هستند. تبلیغات مخاطبان خاصی را هدف قرار می‌دهد و ممکن است شامل تأیید افراد مشهور، عبارات یا شعارهای جذاب، بسته‌بندی یا طرح‌های گرافیکی به یاد‌ماندنی و قرار گرفتن در معرض رسانه‌های جمعی باشد.

می‌توان بازار‌یابی را به عنوان هر فعالیتی در نظر گرفت که برای تبلیغ کسب‌وکارها انجام می‌شود تا مشتریان و مصرف‌کنندگان را ترغیب به خرید کند. اساس بازاریابی درک بازار هدف است و سپس ارائه پیشنهادات و طراحی تجربیات جذاب برای مشتریان تا الهام بخش وفاداری آن‌ها شود.

فعالیت‌های بازاریابی شامل تبلیغات رسانه‌ای، حضور در رسانه‌های اجتماعی، ایجاد ارتباط با مصرف‌کننده، بازرگانی و تامین امنیت کانال‌های توزیع است. بازاریابی بر مطالعه رفتار مصرف‌کنندگان و بازار تمرکز دارد. هدف این است که تجزیه و تحلیل شود که چگونه کسب‌وکارها می‌توانند مشتریان را با تامین خواسته‌ها و نیازهایشان، جذب و حفظ کنند.

هدف از بازاریابی چیست؟

بازاریابی به عنوان یک شاخه مستقل شامل تمام اقداماتی است که یک شرکت برای جذب مشتریان و حفظ روابط با آن‌ها انجام می‌دهد. شبکه‌سازی با مشتریان بالقوه یا قبلی نیز بخشی از کار است و ممکن است شامل نوشتن ایمیل‌های تشکر، برگشت سریع تماس‌ها و ایمیل‌ها و ملاقات با مشتریان برای صرف قهوه یا صرف غذا باشد.

در ابتدایی‌ترین سطح، بازاریابی به دنبال تطبیق محصولات و خدمات یک شرکت با مشتریانی است که می‌خواهند به آن محصولات دسترسی داشته باشند. تطبیق محصولات با مشتریان در نهایت سودآوری را تضمین می‌کند.

چرا شرکت‌ها به بازاریابی نیاز دارند؟

واضح است که برای به‌دست آوردن مشتری، بازاریابی نیاز ضروری شرکت‌ها خواهد‌ بود که شامل به حساب آوردن هر مرحله از ارائه محصول یا خدمات به مشتری است.

استراتژی بازاریابی منحصرا مربوط به نیازهای محصول/ خدمت مخاطبان هدف است. یک استراتژی بازاریابی خوب با در نظر گرفتن موارد زیر کمک کننده خواهد بود:

 ۱- اطلاع رسانی به مصرف‌کنندگان

مصرف‌کنندگان در یک بازار رقابتی باید بدانند که چرا باید کسب‌و‌کار یک شرکت را در مقابل دیگری انتخاب کنند. بازاریابی به مشتریان در مورد آنچه شرکت‌ها انجام می‌دهند و نحوه حل مشکلی که دارند کمک می‌کند.

مهم است که شرکت‌ها برند خود را از رقبا متمایز کنند تا آنچه که مشتریان می‌خواهند را به آن‌ها ارائه دهند. از طریق بازاریابی، می‌توان جزئیاتی در مورد محصول، نام تجاری، ماموریت و ارزش‌های شرکت و چگونگی بهبود زندگی به مشتریان ارائه داد.

 ۲- مشارکت دادن مصرف‌کنندگان

ایده این است که پس از معامله، کسب‌وکار در ذهن مصرف‌کنندگان ماندگار باشد. شرکت‌ها روابطی را با افرادی که با کسب‌وکارشان تعامل داشته‌اند ایجاد می‌کنند تا مشتریانی که برای اولین بار با کسب‌و‌کار شرکت‌ها برخورد دارند را به مشتریان بلندمدت تبدیل کرده و کسب‌وکار خود را حفظ کنند.

یک مکان عالی برای شروع، رسانه‌های اجتماعی است. دنبال‌کنندگان رسانه‌های اجتماعی پس از مدتی دنبال کردن برند، بیشتر به وب‌سایت یا برنامه یک برند توجه نشان می‌دهند. بازاریابی از طریق رسانه‌های اجتماعی به شرکت‌ها این امکان می‌دهند با هدف قرار‌دادن مشتریان خود پس از خرید و بازدید با پست‌ها یا داستان‌های رسانه‌های اجتماعی، با مشتریان خود در تماس باشند.

 ۳- اعتبارسازی برند

یک بازاریاب باید اهمیت و ارزش شهرت را درک کند، زیرا این امر ممکن است بر اینکه مشتری به سمت کسب‌و‌کاری برود یا خیر، تأثیر بگذارد. بازاریابی می‌تواند شهرت شرکت‌ها را تقویت کند زیرا ماموریت شرکت‌ها و آنچه را که ارائه می‌دهند را گسترش می‌دهد.

۴- افزایش فروش

محصول یا خدماتی که ناشناخته است، برای فروش چالش برانگیزتر است. می‌توان از تکنیک های مختلف برای جذب مشتریان بالقوه و گسترش بازار هدف خود استفاده کرد. بازار‌یابی ایمیلی می‌تواند با ارسال ایمیل‌هایی با برجسته‌سازی نسخه‌های جدید و بازاریابی رسانه‌های اجتماعی برای ارسال به‌روزرسانی‌های مربوط به فروش‌های آتی، راهی عالی برای درآمدزایی باشد. فهرست‌های آنلاین همچنین می‌توانند به مصرف‌کنندگان محلی کمک کنند تا شما را بیابند و می‌توانند آگاهی بیشتری ایجاد کنند.

۵- رشد شرکت‌ها

بازاریابی موثر معمولاً درآمد کسب‌وکار‌ها را افزایش می‌دهد. یک کسب‌وکار موفق به مشتریان آموزش ارائه داده، آن‌ها را درگیر نگه داشته، شهرت خوبی ایجاد می‌کند و به طور استراتژیک به آن‌ها محصول فروخته یا خدمات ارائه می‌دهد. بازاریابی ابزاری است که به اکثر شرکت‌ها کمک می‌کند تا با به دست آوردن مشتریان جدید پیشرفت کنند.

هر آنچه که باید در مورد بازاریابی ایمیلی بدانید!
حتما بخوانید:

هر آنچه که باید در مورد بازاریابی ایمیلی بدانید!

چهار المان اساسی بازاریابی

(Four PS : product, price, place, promotion )

Jerome McCarthy چهار المان اساسی بازاریابی را در دهه ۱۹۶۰ معرفی کرد: محصول، قیمت، مکان و تبلیغات. این چهار المان نحوه تعامل بازاریابی با هر مرحله از فرآیند کسب و کار را توضیح می‌دهند.

 ۱– محصول

اگر ایده فروش محصولی را دارید، تحقیقات بازار را در نظر بگیرید تا ببینید آیا محصول شما با بازار هدف شما و نیازهای آنها مطابقت دارد یا خیر؟ از این سوالات می‌توان به عنوان راهنما استفاده کرد:

– مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟

– آیا این محصول متناسب با بازار است؟

– چه پیامی باعث افزایش فروش یک محصول می‌شود؟

– از چه پلتفرم‌هایی استفاده می‌کنید؟

– توسعه‌دهندگان محصول شما چگونه می‌توانند احتمال موفقیت محصول را افزایش دهند؟

– آیا تردید یا سؤالی در مورد محصول وجود دارد؟

بازاریابی به این سؤالات پاسخ داده و به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا تقاضا برای محصول را بهتر درک کنند و کیفیت را بهبود بخشند.

۲- قیمت

تحقیقات بازاریابی شما برای اطلاع از قیمت ایده آل مشتری شما بکار‌ گرفته می‌شود. اگر محصول یا خدمات شما برای بازار گران باشد، ممکن است مشتریان خود را از دست بدهید. با این حال، اگر بیش از اندازه محصول را ارزان ارائه دهید، ممکن است پیام‌هایی منفی در مورد کیفیت محصولی که ارائه می‌کنید به مصرف‌کننده ارسال کند، بنابراین مهم است که قیمت ایده‌آل خود را به درستی اندازه‌گیری کنید.

۳- محل

بازاریابی به شما کمک می‌کند تا بر اساس تحقیق و تجزیه و تحلیل بدانید چگونه و کجا محصولات خود را بفروشید. در نظر بگیرید که آیا تجارت الکترونیک بهتر از یک فروشگاه خرده فروشی کار می‌کند یا بالعکس. یک استراتژی بازاریابی موثر می‌تواند به شما در شناسایی بهترین مکان‌ها برای فروش محصولات خود در سطح ملی یا بین المللی کمک کند.

۴- ترویج

فرآیند ترویج به هر تبلیغ، رویداد یا تخفیفی اشاره دارد که بخش بازاریابی شما برای توسعه آگاهی و علاقه به محصول برای فروش ایجاد می‌کند. در این مرحله می‌توان از کمپین‌های روابط عمومی، تبلیغات مرسوم و تبلیغات رسانه‌های اجتماعی استفاده کرد.

استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی یک پیشنهاد بلندمدت است که گام‌هایی را که برای رسیدن به بازارهدف نیاز است برداشته شود، با تعریف نحوه دسترسی به مشتریان بالقوه و تبدیل آن‌ها به مشتری دائمی تشریح می‌کند. یک استراتژی، برنامه‌ای و طرح خاصی را برای دنبال کردن ارائه می‌دهد، بنابراین اهداف در یک راستا قرار گرفته و مراحل واضح و مشخص بوده، که امکان اجرای موثرترین روش‌ها و شیوه‌های بازار‌یابی را فراهم می‌کند.

اکنون پس از ارائه تعاریف اولیه، قصد داریم انواع مختلف بازاریابی را مطرح کرده و هرکدام را مختصراً شرح دهیم. سعی خواهیم کرد هرکدام از انواع استراتژی بازاریابی را در آینده جداگانه مورد بررسی دقیق و مفصل‌تر قرار دهیم.

استراتژی‌های بازاریابی سنتی

بازاریابی سنتی به روش‌های بازاریابی آفلاین، از جمله فروش مستقیم، تلویزیون، رادیو و پست اشاره دارد. این گزینه ممکن است همچنان برای برخی از مشاغل و مخاطبان مناسب باشد.

قبل از فناوری و اینترنت، بازار‌یابی سنتی اولین راهی بود که شرکت‌ها کالاهای خود را برای مشتریان بازاریابی می‌کردند. انواع اصلی استراتژی‌های بازار‌یابی سنتی عبارتند از:

– بازاریابی در فضای باز: این امر مستلزم نمایش عمومی تبلیغات خارج از خانه مصرف‌کننده است که شامل بیلبوردها، تبلیغات چاپ شده روی نیمکت‌ها، برچسب روی وسایل نقلیه یا تبلیغات در حمل و نقل عمومی است.

– بازاریابی چاپی: این روش شامل محتوای کوچک و با امکان چاپ ساده است که به راحتی قابل تکثیر باشد. به طور سنتی، شرکت‌ها اغلب مواد چاپی را به صورت انبوه تولید می‌کردند، زیرا محتوای چاپی برای همه مشتریان یکسان بود. امروزه انعطاف بیشتر در فرآیندهای چاپ وجود دارد و بدان معناست که مواد چاپی را می‌توان متمایز و شخصی‌سازی شده‌تر کرد.

– بازاریابی مستقیم: این روش شامل محتوای خاصی است که به مشتریان بالقوه ارائه می‌شود. برخی از محتوای بازاریابی چاپی را می‌توان از طریق پست ارسال کرد. در غیر این صورت، رسانه‌های بازار‌‌یابی مستقیم می‌توانند شامل بن‌ها، کوپن برای کالاهای رایگان یا جزوه باشند.

– بازاریابی الکترونیکی: این روش مستلزم استفاده از تلویزیون و رادیو برای تبلیغات است. با وجود دوره‌های کوتاه محتوای دیجیتال، یک شرکت می‌تواند اطلاعاتی را از طریق رسانه‌های دیداری یا شنیداری به مشتری منتقل کند که ممکن است توجه بیننده را بهتر از فرم چاپی جلب کند.

– بازاریابی رویدادی: این نحوه بازاریابی مستلزم تلاش برای جمع‌آوری مشتریان بالقوه در یک مکان خاص برای فرصت صحبت با آن‌ها در مورد محصولات یا نمایش محصولات است. که شامل کنفرانس‌ها، نمایشگاه‌های تجاری، سمینارها، نمایشگاه‌های جاده‌ای یا رویدادهای خصوصی می‌شود.

برای جلب توجه محلی، می‌توان غرفه‌های مشابهی را در رویدادهای محلی دیگر مانند نمایشگاه‌ها یا جشنواره‌ها برپا نمود. برند‌ها می‌توانند با شرکت در حمایت‌های مالی، مانند رویدادهای ورزشی، آگاهی و شناخت مشتریان را نسبت به خود را افزایش دهند.

– بازاریابی تلفنی: تله مارکتینگ که با نام بازاریابی تلفنی نیز شناخته می‌شود، راهی برای فروش محصولات یا خدمات از طریق تلفن است. که از طریق تماس‌های سرد (تماس‌های که برای معرفی و فروش محصول با مردم برقرار می‌شود) یا سرنخ های گرم (متقاعد کردن مشتریان بالقوه به خرید) قابل اجرا بوده و در جایی که ارتباط شخصی ایجاد شده و اعتماد ایجاد شده باشد قابل استفاده است. استراتژی بازاریابی تلفنی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که با مشتریان احتمالی تعامل داشته و به آن‌ها توضیح دهند که چگونه محصولشان می‌تواند چالش‌های آن‌ها را برطرف کند.

استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال

استراتژی بازاریابی دیجیتال نحوه بازاریابی کسب‌وکار خود را به صورت آنلاین و از طریق کانال‌های رسانه‌های اجتماعی مشخص می‌کند. این استراتژی کانال‌های آنلاین و تاکتیک‌های بازاریابی را که شرکت‌ها می‌خواهند برای تبلیغ برند خود استفاده کنند مشخص می‌کند و میزان سرمایه‌گذاری آن‌ها در هر کانال و تاکتیک را در بر می‌گیرد. در اینجا چند نمونه از استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ را برخواهیم شمرد:

– بازاریابی ایمیلی: بازاریابی ایمیلی ممکن است بازگشت سرمایه (ROI) بالایی داشته باشد چرا که با ارسال مستقیم ایمیل به مشتریان، آن‌ها را در مورد هر گونه تبلیغات آتی و موارد دیگر مطلع می‌سازد. بازاریابی ایمیلی به دلیل مقیاس‌پذیری آن سودمند است زیرا می‌توانید آن را در مقیاس بزرگ برای هدف قرار دادن مخاطبان بزرگتر پیاده‌سازی کنید. این مستلزم آن است که شرکت‌ها آدرس‌های ایمیل مصرف‌کنندگان یا مشتریان بالقوه را به‌دست آورند و پیام‌ها یا خبرنامه‌ها را توزیع کنند. این پیام‌ها می‌توانند شامل کوپن‌ها، فرصت‌های تخفیف یا اطلاعیه قبلی درباره فروش‌های آتی باشند.

– بازاریابی محتوا: بازاریابی محتوا شامل تولید، ایجاد و انتشار محتوایی است که در یک بازار خاص هدف، قرار گرفته است. محتوا می‌تواند ویدیوها، پست‌های وبلاگ، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، مقالات یا پادکست‌ها باشد.

بازاریابی محتوا می‌تواند بازدیدکنندگان را به دنبال‌کنندگان وفادار تبدیل کند. علاقه‌مند نگه داشتن دنبال‌کنند‌گان مستلزم ثبات است. برنامه‌ریزی محتوا را باید از قبل برای دستیابی به حداکثر نتایج در نظر گرفت و برنامه‌ریزی کرد. این امر مستلزم ایجاد محتوا، اعم از کتاب الکترونیکی، اینفوگرافیک، سمینارهای ویدیویی یا سایر محتواهای قابل دانلود است. هدف ایجاد یک محتوای (اغلب رایگان) برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد یک محصول، به دست آوردن اطلاعات مشتری و تشویق مشتریان به ادامه همکاری با شرکت فراتر از محتوا است.

– بازاریابی از طریق رسانه‌های اجتماعی: استراتژی بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، از پلتفرم‌هایی مانند وبلاگ شرکت، فیس بوک، اینستاگرام، تیک تاک، یوتیوب و توییتر برای تعامل با مشتریان، افزایش فروش و هدایت ترافیک به یک وب سایت استفاده می‌کند. این نیز به نوبه خود مستلزم ایجاد حضور آنلاین در سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی خاص است. مانند بازاریابی موتورهای جستجو، شرکت‌ها می‌توانند تبلیغات پولی را برای دور زدن الگوریتم‌ها قرار داده و شانس بیشتری برای دیده شدن توسط بینندگان به دست آورند. در غیر این صورت، یک شرکت می‌تواند با ارسال محتوا، تعامل با فالوورها، یا آپلود مواردی مانند عکس‌ها و ویدیوها، به رشد ارگانیک بپردازد.

– بازاریابی از طریق افراد مطرح و تاثیر‌گذار: اینفلوئنسر مارکتینگ شامل استفاده از افراد دارای پلتفرم یا مخاطب برای تبلیغ برند است. اینفلوئنسر مارکتینگ به افراد مشهور، تولیدکنندگان محتوا، طرفداران و حتی کارمندان برای انتقال پیام از طرف برند متکی است.

– بازاریابی بازنشری: یک کمپین بازاریابی بازنشری افراد را برای به اشتراک گذاشتن یک پیام تسهیل و تشویق می‌کند. وقتی محتوا به اشتراک گذاشته می‌شود و به مخاطبان جدید عرضه می‌شود، بازنشر تلقی می‌شود.

– بازاریابی کلمات کلیدی (SEO): کمپین بازاریابی کلمات کلیدی، کاربران را بر اساس کلمات کلیدی و عباراتی که برای جستجو استفاده کرده‌اند، هدف قرار می‌دهد. مزیت بازاریابی کلمات کلیدی این است که بازاریابان را با تبلیغات مناسب در زمان مناسب به مخاطبان هدف خود متصل می‌کند.

– بازاریابی وابسته: این مستلزم استفاده از تبلیغات شخص ثالث برای جلب علاقه مشتری است. اغلب، یک شرکت وابسته که از فروش کمیسیون دریافت می‌کند، بازاریابی وابسته انجام می‌دهد زیرا شخص ثالث انگیزه دارد تا برای کالایی که محصول اصلی خودش نیست، فروش انجام دهد.

بازاریابی محتوا.2
حتما بخوانید:

بازاریابی محتوا

حتما بخوانید: بازاریابی محتوا

یک کمپین بازاریابی خوب چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

 کمپین بازاریابی یک نقشه راه برای دستیابی به اهداف است. یک کمپین بازاریابی خوب برنامه ریزی شده به موارد زیر کمک می کند:

۱- بهبود عملکرد کسب و کار

۲- ایجاد سرنخ

۳- ایجاد آگاهی از برند

۴- افزایش فروش

مشاغل در بازاریابی

دنبال کردن حرفه‌ای در بازاریابی می‌تواند راهی عالی برای ترکیب خلاقیت و تفکر استراتژیک شما، کمک به کسب‌وکارها در رسیدن به اهداف خود و استفاده از آخرین فناوری‌ها و تاکتیک‌ها در این زمینه باشد. شما می‌توانید لیست‌های شغلی را برای طیف وسیعی از نقش‌ها مانند مدیر بازاریابی، بازاریاب رسانه های اجتماعی، متخصص بازاریابی دیجیتال، طراح برند و موارد دیگر پیدا کنید.

مزایای بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی که به خوبی تعریف شده باشد می‌تواند از راه های مختلفی برای یک شرکت مفید باشد. توسعه استراتژی بازاریابی مناسب یا اجرای این گونه طرح ممکن است چالش برانگیز باشد. با این حال هنگامی که بازاریابی به خوبی انجام شود، می تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد:

– نسل مخاطب: بازاریابی به شرکت اجازه می‌دهد تا افراد خاصی را هدف قرار دهد که معتقد است از محصول یا خدمات آن سود می‌برند. گاهی اوقات، مردم می‌دانند که نیاز دارند و در مواقع دیگر، آن‌ها متوجه این نیاز نمی‌شوند. بازاریابی شرکت را قادر می‌سازد تا با گروهی از افراد متناسب با جمعیتی که شرکت قصد دارد به آنها خدمت کند ارتباط برقرار کند.

– آموزش درونی: بازاریابی برای جمع‌آوری اطلاعاتی که در داخل شرکت پردازش شده و باعث موفقیت می‌شوند، مفید است. به عنوان مثال، تحقیقات بازار را در نظر بگیرید که نشان می‌دهد یک محصول خاص عمدتاً توسط زنان ۱۸ تا ۳۴ ساله خریداری می‌شود. با جمع‌آوری این اطلاعات، یک شرکت می‌تواند بهتر بفهمد که چگونه می‌تواند به این آمار جمعیتی پاسخ دهد، فروش را افزایش دهد و کارآمدتر باشد.

– آموزش بیرونی: بازاریابی همچنین می‌تواند برای برقراری ارتباط با جهان مورد استفاده قرار گیرد به این معنی که شرکت شما چه می‌کند، چه محصولاتی می‌فروشید و چگونه شرکت شما می‌تواند زندگی دیگران را غنی کند. کمپین‌ها می‌توانند آموزشی باشند و به افراد خارج از شرکت شما اطلاع دهند که چرا به محصول شما نیاز دارند. علاوه بر این، کمپین‌های بازاریابی به یک شرکت اجازه می‌دهد تا خود، تاریخچه، صاحبان و انگیزه خود را برای بازار هدف معرفی کند.

– ایجاد برند: بازاریابی به شرکت این امکان را می‌دهد که رویکردی تهاجمی برای ایجاد یک برند داشته باشد. به جای اینکه مشتری بر اساس تعاملاتش نظر خود را در مورد یک شرکت شکل دهد، یک شرکت می‌تواند پیشگیرانه مشتری را با محتوا یا رسانه خاص درگیر کند تا احساسات یا واکنش‌های خاصی را برانگیزد. این به یک شرکت اجازه می‌دهد تا قبل از اینکه مشتری با محصولاتش تعامل داشته باشد، تصویر خود را در ذهن مخاطب شکل دهد.

– عملکرد مالی: هدف و فایده نهایی بازاریابی، افزایش فروش است. وقتی روابط با مشتریان قوی‌تر، مشخص‌تر و مثبت‌تر باشد، مشتریان بیشتری درگیر فروش هستند. وقتی بازاریابی به درستی انجام شود، مشتریان به شرکت شما مراجعه می‌کنند و شما نسبت به رقبای خود مزیت رقابتی کسب می کنید. حتی اگر هر دو محصول عرضه شده بین دوشرکت دقیقاً یکسان باشند، بازاریابی می‌تواند این مزیت رقابتی را ایجاد کند که چرا مشتری شما را به شخص دیگری ترجیح دهد.

محدودیت های بازاریابی چیست؟

اگرچه دلایل زیادی وجود دارد که یک شرکت کمپین‌های بازاریابی را آغاز می‌کند، اما محدودیت‌های متعددی برای صنعت وجود دارد.

– اشباع بیش از حد: هر شرکتی می‌خواهد که مشتریان محصول آن را بخرند نه رقبایش را بنابراین، کانال‌های بازاریابی می‌توانند رقابتی باشند، زیرا شرکت‌ها در تلاش برای جلب توجه مثبت مشتریان و شناخت بیشتر هستند. اگر شرکت‌های زیادی در حال رقابت باشند، توجه مشتری ممکن است به شدت کاهش یابد و در نتیجه هر شکلی از تبلیغات موثر نباشد.

– کاهش ارزش: هنگامی که یک شرکت تخفیف یا فروش را تبلیغ می‌کند، عموم مردم ممکن است از نظر روانی در نهایت ارزش آن محصول را در آینده کمتر ببینند. اگر یک کمپین بسیار قوی باشد، مشتریان حتی ممکن است منتظر بمانند تا از یک کمپین بهتر خرید انجام دهند و بدانند یا به یاد بیاورند که قیمت فروش قبلی چقدر بوده است. به عنوان مثال، اگر حراج آخر سال نزدیک باشد، برخی ممکن است عمداً از خرید کالا تا رسیدن حراج آخر سال خودداری کنند.

– عدم تضمین موفقیت: کمپین‌های بازاریابی ممکن است هزینه‌های اولیه‌ای را متحمل شوند که هیچ نویدی برای موفقیت در آینده ندارند. این در مورد مطالعات تحقیقات بازار نیز صادق است، جایی که زمان، تلاش و منابع برای مطالعه‌ای که ممکن است هیچ نتیجه قابل استفاده یا مفیدی به همراه نداشته باشد، صرف شود.

– تعصب مشتری: مشتریان وفادار و قدیمی برای خرید برند یا محصول یک شرکت نیازی به اغوا شدن ندارند. با این حال، مشتریان جدیدتر و ناآشنا ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند. بازاریابی به طور طبیعی نسبت به مشتریان غیر وفادار تعصب دارد، زیرا مشتریانی که از قبل از شرکت حمایت می‌کنند، با سرمایه‌گذاری بیشتر در بهبود کیفیت محصول، بهتر حفظ خواهند شد.

– هزینه: کمپین‌ها تبلیغاتی ممکن است گران باشند. راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی دیجیتال ممکن است کار فشرده و برای حفظ برنامه ریزی، اجرا و اجرای طرح هزینه بر باشد. 

– وابستگی به شرایط اقتصادی: بازاریابی زمانی بیشترین موفقیت را دارد که مردم سرمایه ای برای خرج کردن داشته باشند. اگرچه بازاریابی می‌تواند مزایای غیر مالی مانند وفاداری به برند و شناخت محصول ایجاد کند، اما هدف نهایی افزایش فروش است. در شرایط نامطلوب اقتصاد کلان، زمانی که بیکاری بالا است یا نگرانی‌های مربوط به رکود افزایش یافته است، مصرف کنندگان ممکن است تمایل کمتری به خرج کردن داشته باشند، مهم نیست که یک کمپین بازار چقدر عالی باشد.

کلام آخر

هدف مهم بازاریابی، پیشبرد رشد یک شرکت است. این را می‌توان از طریق جذب و حفظ مشتریان بالقوه و جدید مشاهده کرد. شرکت‌ها ممکن است چندین استراتژی بازاریابی مختلف را برای دستیابی به این اهداف اعمال کنند. برای مثال، تطبیق محصولات با نیازهای مشتریان می‌تواند شامل شخصی‌سازی، پیش‌بینی و اساساً دانستن مشکل مناسب مشتریان برای حل باشد.

شرکت‌ها بایستی با در نظر گرفتن بازار هدف و همچنین نیازها، شرایط و امکانات خود، مناسب‌ترین استراتژی اعم از سنتی یا دیجیتال و یا ترکیبی از چند استراتژی بازاریابی را بکار گرفته و در نهایت به فروش بیشتر دست یابند.